دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی tridented )

tridented

tridented adjective. [trʌɪ'dɛntɪd, in sense 2 'trʌɪd(ǝ)ntɪd]

(tridentate) نیزه سه شاخه، عصای سه دندانه، سه دندانه ای

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» tridented
» tridimensional
» tridimensionality
» triduum
» tried

English Dictionary

tridented adjective. [trʌɪ'dɛntɪd, in sense 2 'trʌɪd(ǝ)ntɪd] E17.
[formed as TRIDENT + -ED².]
1. Three-pronged; tridentate. E17.

2. Bearing a trident. E17.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲