دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی disposable )

disposable

ESL vocabulary CEFR |C1|ACADEMIC vocabularyIELTS vocabulary

dis‧pos‧a‧ble /dɪˈspəʊzəbəl $ -ˈspoʊ-/ adjective

یکبار مصرف

مصرف شدنی، از دست دادنی، در معرض، قابل عرضه، بازرگانی: چیزی که پس از استفاده دور انداخته میشود

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

Advanced Persian Dictionary

پزشکی: یکبار مصرف

[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲

Synonyms & Related Words

disposable
[adjective]
Synonyms:
- throwaway, biodegradable, nonreturnable
- available, consumable, expendable

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

dis‧pos‧a‧ble AC /dɪˈspəʊzəbəl $ -ˈspoʊ-/ adjective
[Word Family: noun: disposal, disposable; verb: dispose; adjective: disposable]

1. intended to be used once or for a short time and then thrown away:

disposable nappies

2. available to be used:

disposable resources
—disposable noun [countable]

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲