judicial


تلفظ آنلاینOxford 5000 vocabulary |C1|

judicial /dʒuːˈdɪʃəl/ adjective

قضایی
قاطع، قطعی، قضایی، وابسته به دادگاه، قانون فقه: قضایی، داوری کننده، روانشناسی: قضایی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
judicial
[adjective]
Synonyms: legal, official

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

judicial /dʒuːˈdɪʃəl/ adjective
[Date: 1300-1400; Language: Latin; Origin: judicialis, from judicium 'judgment', from judex; judge1]
relating to the law, judges, or their decisions ⇒ legislative:
the judicial system
—judicially adverb

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی judicial ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.2 : 2148
4.2دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی judicial )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی judicial ) | موسس و مدیر مسئول :