powered


تلفظ آنلاین

powered /ˈpaʊəd $ paʊrd/ adjective

power :
انرژی، قدرت
راندن، توانایی، شدت، دولت، قوه یا توان (در ریاضیات)، دستگاه برقی، برقی، درشت نمایی، قدرت دوربین، برتری، توان، اقتدار، سلطه، نیروی برق، قدرت دید ذره بین، نیرو بخشیدن، نیرومند کردن، زور به کار بردن، علوم مهندسی: قدرت نیرو، کامپیوتر: توان، الکترونیک: توان برقی، عمران: قدرت، معماری: قوه یا توان، قانون فقه: اقتدار و اختیار، شیمی: توان، روانشناسی: توان، ورزش: توان، حداکثر تلاش در کمترین زمان، علوم هوایی: قدرت، علوم نظامی: قدرت
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
powered /ˈpaʊəd $ paʊrd/ adjective
[Word Family: noun: power, superpower, powerlessness, empowerment; adjective: powerfulpowerless, overpowering, power, powered; verb: power, empower, overpower; adverb: powerfullypowerlessly, overpoweringly]
working or moving using a means of power such as electricity, a motor etc:
a powered wheelchair
battery-powered/nuclear-powered/mains powered
a nuclear-powered submarine
high-powered/low-powered
a high-powered engine
high-powered

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی powered ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.39 : 2142
4.39دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی powered )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی powered ) | موسس و مدیر مسئول :