دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی unblock )

unblock

un‧block /ʌnˈblɒk $ -ˈblɑːk/ verb [transitive]

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

● معنی فارسی واژه unblock در پایگاه اطلاعات موجود نیست. جستجو در اینترنت

Synonyms & Related Words

unblock
[verb]
Synonyms: open, ope, unclose, undo, unshut, unstop

Antonyms: block

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

un‧block /ʌnˈblɒk $ -ˈblɑːk/ verb [transitive]
[Word Family: verb: block, unblock, blockade; noun: block, blockage, blockade; adjective: blocked, unblocked]
if you unblock a pipe, you remove something that is blocking it
unblock a toilet/drain/chimney etc

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲