adjournment

تلفظ آنلاین

/ə'dʒə:nmənt/

تعطیل موقتی، برخاست، تعویض، احاله بوقت دیگر، حقوقی: احاله رسیدگی به جلسه بعد
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
adjournment
[noun]
Synonyms: postponement, delay, discontinuation, interruption, putting off, recess, suspension

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

See main entry: adjourn

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.