دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی automatous )

automatous

automatous adjective. [ɔ:'tɒmǝtǝs]

فنری، خودکار

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» automatous
» automobile
» automobile battery
» automobile body
» automobile body sheet

English Dictionary

automatous adjective. [ɔ:'tɒmǝtǝs] M17.
[from Greek automatos (see AUTOMATON) + -OUS.]
1. Of the nature of an automaton; acting mechanically. M17.

2. Acting spontaneously; having the power of self-motion. M18.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲