bander

bander noun. ['bandǝ] arch.

band :
گروه موسیقی
ارکستر، دسته موسیقی، اتحاد، توافق، روبان، بانداژ، نوار زخم بندی، متحد کردن، دسته کردن، نوار پیچیدن، به صورت نوار در آوردن، با نوار بستن، متحد شدن، اره نواری، شبکه سیم خاردار، نوار مانع، قسمت موزیک، کمربند، بند و زنجیر، تسمه یا بند مخصوص محکم کردن، لولا، مهندسی: باند رادیو، کامپیوتر: نوار، مهندسی: باند، معماری: نواره، حقوقی: متحد شدن، شیمی: نوار، ورزش: باریکه، نظامی: نوار
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
bander noun1. ['bandǝ] arch. M16.
[from BAND verb1 + -ER1.]
A member of a league, a confederate.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.