دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی baseboard )

baseboard

تلفظ آنلاین

base‧board /ˈbeɪsbɔːd $ -bɔːrd/ noun [countable]

چوب یا تخته ای که بعنوان ستون یا پایه به کار می رود

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» baseboard
» baseborn
» based
» based on
» based on a contract

English Dictionary

base‧board /ˈbeɪsbɔːd $ -bɔːrd/ noun [countable]
American English a narrow board fixed to the bottom of indoor walls where they meet the floor Synonym : skirting board British English

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲