دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی benthos )

benthos

تلفظ آنلاین

benthos noun. ['bɛnƟɒs]

ته دریا، دریابن، زیست شناسی: ته زی، نظامی: موجودات دریایی ابزی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» benthos
» bentley
» bentonite
» benumb
» benumbed

English Dictionary

benthos noun. ['bɛnƟɒs] L19.
[Greek = depth of the sea.]
The flora and fauna of the bottom of the sea (or a lake).

■ benthic adjective of or pertaining to the benthos E20.

■ ben'thonic adjective = benthic L19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲