biotype

تلفظ آنلاین

زیست گروه، همنوع، ژنوتیپ، همجنس، موجود همزیست، روانشناسی: سنخ زیستی، زیست شناسی: جانداران هم نژاد
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
پزشکی: زیستمونه، بیوتیپ

[TahlilGaran] Persian Dictionary

biotype noun
  1. a group of living things with exactly the same combination of genesTopics

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.