bitmap

تلفظ آنلاین

bitmap /ˈbɪtmæp/ noun [countable] (abbreviation BMP)

ناحیه ای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است، ارایه ای از بیت ها که وضعیت خاموش یا روشن بودن آنها در ارتباط با ارایه ای از چیزهای دیگر است، نقشه بیت، طرح شطرنجی، کامپیوتر: بیت مپ
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: ناحیه ای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است، ارایه ای از بیت ها که وضعیت خاموش یا روشن بودن آنها در ارتباط با ارایه ای از چیزهای دیگر است، نقشه بیت، طرح شطرنجی، بیت مپ [کامپیوتر]کامپیوتر: تکنیک تقسیم صفحه نمایش به پیکسل ها، طرح بیتی- نقشه بیتی

[TahlilGaran] Persian Dictionary

bitmap /ˈbɪtmæp/ noun [countable] technical (abbreviation BMP)
a computer image that is stored or printed as an arrangement of bits:
bitmap fonts
—bitmapped adjective:
bitmapped graphics

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.