دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی blate )

blate

blate adjective. [bleɪt] Scot. & north.

بی رنگ، کند، کودن، عاری از احساسات، روح مرده، کم رو، محجوب

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» blate
» blather
» blatherskite
» blatter
» blaw

English Dictionary

blate adjective. [bleɪt] Scot. & north. LME.
[Origin uncertain: corresp. phonet. but not in sense to Old English blāt pale, ghastly.]
1. Spiritless, timid, bashful. LME.

2. Dull, stupid. E16.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲