blitzed

/blıtst/

blitz :
حمله برق اسا، حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی از حریف (لاکراس)، حمله رعد اسا کردن، ورزش: بازی شطرنج برق اسا
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
blitzed adjective
  1. very drunk
    • ● They went out and got blitzed that night.

    Want to learn more?

    Find out which words work together and produce more natural sounding English with the Collocations: app.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.