دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی brambling )

brambling

تلفظ آنلاین

brambling noun. ['bramblɪŋ]

سهره کوهی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» brambling
» brambly
» bran
» bran new
» branagh

English Dictionary

brambling noun. ['bramblɪŋ] M16.
[Origin uncertain: cf. BRANDLING 2, German Brämling.]
A brightly coloured finch, Fringilla montifringilla, which is a winter visitor to Britain.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲