دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی bumblebee )

bumblebee

تلفظ آنلاین

bum‧ble‧bee /ˈbʌmbəlˌbiː/ noun [countable]

تولید کننده ارتعاش صوتی، (جانور شناسی). زنبورعسل، زنبور درشت (از جنس) bombus، نظامی: نوسان ساز صوتی، علوم دریایی: نوسان ساز صوتی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» bumblebee
» bumbling
» bumboat
» bumf
» bummer

English Dictionary

bum‧ble‧bee /ˈbʌmbəlˌbiː/ noun [countable]
[Date: 1500-1600; Origin: bumble 'to make a low continuous sound' (14-17 centuries) (from the sound) + bee]
a large hairy bee

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲