دیکشنری آنلاین تحلیلگران
Backward Forward
 

bungled

تلفظ آنلاین

/'bʌŋgəld/

bungle :
سرهم بندی کردن، سنبل کردن، خراب کردن، خام دستی
سرهم بندی کردن، سنبل کردن، ناشیگری، خطاکردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
See more results:

» bungled
» bungler
» bungling
» bunion
» bunk

See main entry: bungle

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.