calibration

تلفظ آنلاین

calibration /ˌkæləˈbreɪʃən, ˌkælɪˈbreɪʃən/ noun [uncountable]

واسنجی، تنظیم دستگاه بی سیم، تصحیح کردن تنظیم کردن، درجه بندی، کامپیوتر: کالیبره کردن، معماری: زینه بندی، شیمی: درجه بندی، روانشناسی: واسنجی، زیست شناسی: درجه بندی، ورزش: تنظیم، علوم هوایی: تنظیم آلات دقیق، نظامی: خصلت یابی، کالیبر سنجی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: کالیبره کردن، کامپیوتر: درجه بندی، زیست شناسی: درجه بندی، شیمی: درجه بندی، تنظیم، تربیت بدنی: تنظیم آلات دقیق، هواپیمایی: واسنجی، زینه بندی، معماری: خصلت یابی، توپخانه :، تنظیم دستگاه بی سیم، تصحیح کردن تنظیم کردن، کالیبر سنجی، نظامی: واسنجی، روانشناسی: درجه بندیکامپیوتر: کالیبره و درجه بندی کردن

[TahlilGaran] Persian Dictionary

calibration /ˌkæləˈbreɪʃən, ˌkælɪˈbreɪʃən/ noun [uncountable] technical

1. the process of checking or slightly changing an instrument or tool so that it does something correctly:
the calibration of flight instruments

2. a set of marks on an instrument or tool used for measuring, or the act of making these marks correct

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.