دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی caseous )

caseous

تلفظ آنلاین

caseous adjective. ['keɪsɪǝs]

پنیری، پنیردار

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» caseous
» casern
» casework
» caseworker
» cash

English Dictionary

caseous adjective. ['keɪsɪǝs] M17.
[from Latin caseus cheese + -OUS.]
1. Of or like cheese, cheesy. M17.

2. Medicine. Like cheese in appearance; characterized by caseation. M18.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲