centroid

تلفظ آنلاین

centroid noun. ['sɛntrɔɪd]

مرکز جرم، (=canter of figure) مرکز ثقل، (در شعر) قویترین هجای سطر، معماری: شبه مرکز، علوم هوایی: در مختصات هندسی نقطه ای که مختصات آن میانگین حسابی مختصات همه نقاط آن شکل است
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
centroid noun. ['sɛntrɔɪd] L19.
[formed as CENTRODE + -OID.]
Math. A point defined in relation to a given figure in a manner analogous to the centre of mass of a corresponding body. Orig. also = CENTRODE.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.