دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی citrate )

citrate

تلفظ آنلاین

citrate noun & verb. ['sɪtreɪt]

سیترات، نمک اسید سیتریک

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» citrate
» citric acid
» citric acid cycle
» citriculture
» citrine

English Dictionary

citrate noun & verb. ['sɪtreɪt] L18.
[from CITRIC + -ATE¹.]
A. noun. Chemistry. A salt or ester of citric acid. L18.
b. verb trans. Treat (blood) with a solution of a citrate, esp. to prevent coagulation. Chiefly as citrated ppl adjective. E20.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲