cleck

cleck verb trans. [klɛk] Chiefly Scot.

ازتخم در آوردن، تخم گذاشتن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
cleck verb trans. [klɛk] Chiefly Scot. LME.
[Old Norse klekja.]
Hatch (lit. & fig.).

clecking noun (a) hatching; (b) a brood: M16.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.