clicker

تلفظ آنلاین

clicker noun. ['klɪkǝ]

click :
روی لینکی کلیک کردن
ضربه زدن، زنگ خوردن، تیک، صدای مختصر، صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین، صدا کردن، مهندسی: تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی، کامپیوتر: فرآیند فشار دکمه MOUSE، ورزش: گیر کردن قرقره ماهیگیری
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
clicker noun
  1. a device that allows you to operate a television, etc. from a distance Synonym : remote control (2)

    Definitions on the go

    Look up any word in the dictionary offline, anytime, anywhere with the Oxford Advanced Learner’s Dictionary app.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.