clumper

clumper noun & verb. ['klʌmpǝ] Long obsolete exc. dial.

clump :
گروهی از ...، توده، گیره، گل میخ، قپه، دسته، خوشه، ضربه سنگین، مشت، انبوه کردن، نظامی: درجه سردوشی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
clumper noun & verb. ['klʌmpǝ] Long obsolete exc. dial.
[Old English clympre rel. to CLUMP noun.]
A. noun. = CLUMP noun 1. OE.
B. verb trans. Form into lumps or masses, clot. M16-M17.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.