دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی coated )

coated

تلفظ آنلاین

-coated /kəʊtəd, kəʊtɪd $ koʊ-/ suffix

coat :

کت

نیمتنه، پوشاندن، لایه (ی رنگ)، پوشش، روکش کردن، اندودن، مهندسی: آستر کردن، عمران: روکش، معماری: روکش، علوم دریایی: لایه

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» coated
» coated cathode
» coated chippings
» coated materials
» coated optics

English Dictionary

-coated /kəʊtəd, kəʊtɪd $ koʊ-/ suffix

1. metal-coated/plastic-coated etc covered with a thin layer of metal, plastic etc ⇒ sugar-coated

2. white-coated/fur-coated etc wearing a white coat, fur coat etc

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲