collimator

تلفظ آنلاین

کولیماتور، اختر یاب، موازی ساز، نظامی: وسیله روانه کردن توپ کولیماتور روانه کردن توپ
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
کولیماتور، تقویت کننده نور، انتقال دهنده نور، نظامی: دوربین شاخص توپ

[TahlilGaran] Persian Dictionary

col·li·ma·tor (kŏlə-mātər)
n.
A device capable of collimating radiation, as a long narrow tube in which strongly absorbing or reflecting walls permit only radiation traveling parallel to the tube axis to traverse the entire length.

[TahlilGaran] American Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.