دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی columniation )

columniation

تلفظ آنلاین

columniation noun. [kǝlʌmnɪ'eɪʃ(ǝ)n]

ستون بندی، عمران: ستون بندی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» columniation
» columniform
» columnist
» colure
» colza

English Dictionary

columniation noun. [kǝlʌmnɪ'eɪʃ(ǝ)n] M17.
[from Latin columnatio(n-), from columna COLUMN, after INTERCOLUMNIATION.]
Architecture. The employment of columns; the arrangement of columns.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲