دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی combustion )

combustion ●○○○○

تلفظ آنلاین

GRE

com‧bus‧tion /kəmˈbʌstʃən/ noun [uncountable]

سوختن، سوخت، اشتعال، احتراق، مهندسی: سوزش، عمران: احتراق، شیمی: سوختن، زیست شناسی: احتراق، ورزش: احتراق، علوم هوایی: احتراق

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» combustion
» combustion area
» combustion chamber
» combustion efficiency
» combustion starter

English Dictionary

com‧bus‧tion /kəmˈbʌstʃən/ noun [uncountable]

1. the process of burning

2. technical chemical activity which uses oxygen to produce light and heat
⇒ internal combustion engine

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲