دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی concentric )

concentric

تلفظ آنلاین

con‧cen‧tric /kənˈsentrɪk/ adjective

هم محور، هم مرکز، متحد المرکز، مهندسی: متحدالمرکز، عمران: هم مرکز، روانشناسی: هم مرکز

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» concentric
» concentric cable
» concentric contraction
» concentric running
» concentric shafts

English Dictionary

con‧cen‧tric /kənˈsentrɪk/ adjective
[Date: 1300-1400; Language: Medieval Latin; Origin: concentricus, from Latin com- ( ⇒ COM-) + centrum 'center']
having the same centre ⇒ eccentric:

concentric circles

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲