conforming

تلفظ آنلاین

/kən'fɔ:mıŋ/

conform :
همنوایی کردن، مطابقت کردن، وفق دادن، پیروی کردن، حقوقی: تطبیق کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
conforming
[adjective]
Synonyms: decorous, becoming, befitting, civilized, comme il faut, decent, done, nice, proper, seemly

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.