contractation

contract :
قرارداد
تعهد، پیمان، مقاطعه، عقد و پیمان بستن، قرارداد بستن، مقاطعه کاری کردن، کنترات کردن، منقبض کردن، منقبض شدن، مخفف کردن، همکشیدن، مهندسی: مقاطعه کردن، قرارداد بستن، معماری: پیمان، حقوقی: قرارداد، تعهد کردن، مقاطعه کردن، روانشناسی: دچار شدن، بازرگانی: پیمان، قرارداد، نظامی: قرارداد بستن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
contractation noun.Also contratation. M16-E18.
[Spanish contratación trade, business transaction, with assim. to CONTRACT verb, -ATION.]
Mutual dealing, exchange.

Comb.:
contractation-house an exchange or treasury in Seville where contracts were made in connection with the West Indian trade.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.