دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی contradictive )

contradictive

contradictive adjective. [kɒntrǝ'dɪktɪv]

متناقض، مخالف، دوجور، ضدونقیض

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» contradictive
» contradictorily
» contradictoriness
» contradictory
» contradictory judgements

English Dictionary

contradictive adjective. [kɒntrǝ'dɪktɪv] M17.
[from CONTRADICT + -IVE.]
1. Of contradictory quality or tendency. M17.

2. = CONTRADICTIOUS 3. M-L17.

■ contradictively adverb M19.

■ contradictiveness noun E19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲