دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی corpulency )

corpulency

corpulency noun. ['kɔ:pjʊl(ǝ)nsi]

(corpulence) جسامت، تنومندی، فربهی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» corpulency
» corpulent
» corpus
» corpus albican
» corpus albicans

English Dictionary

corpulency noun. ['kɔ:pjʊl(ǝ)nsi] M16.
[Latin corpulentia, formed as CORPULENT: see -ENCY.]
1. = CORPULENCE 1. M16-E17.

2. = CORPULENCE 2. L16.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲