crusted

تلفظ آنلاین

crusted /ˈkrʌstəd, ˈkrʌstɪd/ adjective

پوست دار، جرم دار، کهنه
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
crusted /ˈkrʌstəd, ˈkrʌstɪd/ adjective
having a thin hard dry layer on the surface
crusted with
old boots crusted with mud

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.