دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی crystallized )

crystallized

تلفظ آنلاین

crys‧tal‧lized (also crystallised) /ˈkrɪstəlaɪzd/ adjective

متبلور، بلوری (شده ،) قلمی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» crystallized
» crystallizing lacquer
» crystallographer
» crystallography
» crystalloid

English Dictionary

crys‧tal‧lized (also crystallised British English) /ˈkrɪstəlaɪzd/ adjective
crystallized fruit, ginger, or flowers are made by a special process which covers them with sugar

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲