curving

تلفظ آنلاین

/'kə:vıŋ/

curve :
منحنی
خمیدن، منحنی نمودار بالیستیکی، خط منحنی، چیز کج، خط خمیده، انحناء، پیچ، خم، مهندسی: منحنی، عمران: منحنی، معماری: خم، حقوقی: منحنی، شیمی: خم، روانشناسی: منحنی، ورزش: خم، کم کم منحرف شدن، علوم هوایی: منحنی، نظامی: خط منحنی منحنی مسیر
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
curving
[adjective]
Synonyms: crooked, bending, devious, twisting

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.