cushioning

تلفظ آنلاین

cushioning /ˈkʊʃənɪŋ/ noun [uncountable]

cushion :
کوسن
بالشتک، متکا، نازبالش، مخده، زیرسازی، میرا شدن، مستهلک شدن، ضربه گیر، وسیله ای که شبیه تشک باشد، با کوسن وبالش نرم مزین کردن، لایه گذاشتن، چنبره، مهندسی: کوسن، علوم هوایی: بالشتک
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
cushioning /ˈkʊʃənɪŋ/ noun [uncountable]
something soft that protects someone or something when they hit a surface:
a lightweight cushioning material

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.