cybernetics
cy‧ber‧net‧ics /ˌsaɪbəˈnetɪks $ -bər-/ noun [uncountable]
علم فرمانش (سیبرنتیک)، سیبرنتیک، (فیزیولوژی) مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب از مغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی، فرمانشناسی، کامپیوتر: فرمانشناسی، روانشناسی: علم فرمانش
▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼
Advanced Persian Dictionaryمهندسی: سیبرنتیک، فرمانشناسی،
کامپیوتر: علم فرمانش،
سیبرنتیک، : روانشناسی: سیبرنتیک، (فیزیولوژی) مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب از مغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی، فرمانشناسی
[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲
English Dictionarycy‧ber‧net‧ics /ˌsaɪbəˈnetɪks $ -bər-/
noun [uncountable][
Date: 1900-2000;
Language: Greek;
Origin: kybernetes 'person who guides a boat, governor', from kybernan 'to steer, govern']
the scientific study of the way in which information is moved and controlled in machines, the brain, and the
nervous system—cybernetic adjective [TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲