damply

damp :
نمناک
نم کردن، نمدار، نم، رطوبت، دلمرده کردن، حالت خفقان پیدا کردن، مرطوب ساختن، استهلاک، کاهش، مستهلک کردن، مهندسی: میرا شدن، علوم هوایی: خفه کردن، نظامی: خیس کردن مرطوب کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
See main entry: damp

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.