dehydration

/'di:haıd'reıʃən/

ابزدایی، پسابش (اسم مصدر از پسابیدن)، (جغرافیا). پسابش، (پزشکی) کم شدن آب بدن، وابشت، معماری: پسابش، شیمی: آب زدایی، زیست شناسی: ابگیری، ورزش: آب زدایی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
پزشکی: از دست رفتن آب یا مایع بدن یا نسج در خونریزی اسهال و استفراغ و عرق شدیدزیست شناسی: کم آبی

[TahlilGaran] Persian Dictionary

See main entry: dehydrate

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English

dehydration
noun
ADJ. severe He died from severe dehydration.
VERB + DEHYDRATION suffer from | die from/of | cause | avoid

[TahlilGaran] Collocations Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.