detector ●○○○○

تلفظ آنلاین

ACADEMIC

detector /dɪˈtektə $ -ər/ noun [countable]

کاراگاه، آشکارساز، ردیاب، یابنده، کشف کننده، موج یاب، آشکارگر، مهندسی: آشکارساز، مهندسی: آشکارساز، حقوقی: مفتش، شیمی: آشکارساز، ورزش: آشکارساز، علوم هوایی: گیرنده حساس برای کشف و اندازه گیری اشعه مادون قرمز، نظامی: کشف کننده
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: آشکارساز، شیمی: آشکارساز، تربیت بدنی: آشکارساز، مهندسی: کاراگاه، مفتش، حقوق: گیرنده حساس برای کشف و اندازه گیری اشعه مادون قرمز، هواپیمایی: آشکارساز، یابنده، کشف کننده، نظامی: آشکارساز، مهندسی: ردیاب، یابنده، کشف کننده، موج یاب، آشکارگرکامپیوتر: آشکار ساز، کشف کننده

[TahlilGaran] Persian Dictionary

detector AC /dɪˈtektə $ -ər/ noun [countable]
a machine or piece of equipment that finds or measures something:
a smoke detector
a metal detector
lie detector

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.