دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی dibasic )

dibasic

تلفظ آنلاین

dibasic adjective. [dʌɪ'beɪsɪk]

دو بازی، شیمی: دو عاملی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» dibasic
» dibber
» dibble
» dibit
» dibs

English Dictionary

dibasic adjective. [dʌɪ'beɪsɪk] M19.
[from DI-² + BASIC adjective.]
Chemistry. Of an acid: having two replaceable hydrogen atoms. Formerly also, divalent.

■ dibasicity [dʌɪbeɪ'sɪsɪti] noun dibasic quality L19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲