dispossessed

تلفظ آنلاین

dispossessed /ˌdɪspəˈzest◂/ noun

dispossess :
خلع ید کردن، ازتصرف محروم کردن، بی بهره کردن، محروم کردن، دورکردن، بیرون کردن، رهاکردن، حقوقی: از تصرف محروم کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
dispossessed /ˌdɪspəˈzest◂/ noun
the dispossessed people who have had property or land taken away

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.