draw :رسم کردن، کشیدن؛ مساوی کردن
بیرون کشیدن، دریافت کردن، قرعه کشیدن، قرعه کشی، برات کشیدن، چک کشیدن، مساوی، رویارویی دو حریف در آغار (لاکراس)، حذف اسب از دور مسابقه، کشیدن زه، مهندسی: طویل کردن، کشش، کامپیوتر: خواندن مستقیم پس از نوشتن، حقوقی: کشیدن، بازرگانی: کشیده شدن، ورزش: تیر در چله کمان گذاشتن