drugger

drugger noun. ['drʌgǝ]

drug :
دارو، دوا زدن، دارو خوراندن، تخدیر کردن، روانشناسی: داروی مخدر
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
drugger noun. ['drʌgǝ] L16.
[from DRUG noun1, verb2 + -ER1.]
1. = DRUGGIST. L16-M18.

2. A person who administers a drug. M19.

3. A user of (addictive or narcotic) drugs; a drug addict. colloq. M20.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.