drumly

drumly adjective. ['drʌmli] Orig. Scot. Also drumlie.

drum :
درام
طبلک، چلیک، طبله، دهل، ظرف استوانه شکل، طبل زدن، غلطک، نورد، کوس استوانه، طوقه، گردونه دوار، سیلندر استوانه، طبلک بخار، مهندسی: چلیک، کامپیوتر: طبل، معماری: ساقه گنبد، بازرگانی: چلیک، نظامی: طبله
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
drumly adjective. ['drʌmli] Orig. Scot. Also drumlie. E16.
[App. nasalized var. of DRUBLY.]
(Of the sky, a person's looks, etc.) gloomy, cloudy, troubled; (of water) turbid, not clear; fig. muddled, confused, obscure; giddy.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.