دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی embrocate )

embrocate

تلفظ آنلاین

embrocate verb trans. ['ɛmbrǝkeɪt] Now rare or obsolete.

روغن مالی کردن، تدهین کردن، شستشو دادن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» embrocate
» embrocation
» embroider
» embroidering
» embroidery

English Dictionary

embrocate verb trans. ['ɛmbrǝkeɪt] Now rare or obsolete. E17.
[medieval Latin embrocat- pa. ppl stem of embrocare: see EMBROCATION, -ATE³.]
Medicine. Bathe (a diseased or painful part of the body) with liquid.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲