emf

EMF, the /ˌiː em ˈef/

e.m.f :
electromotive force، نیروی محرکه الکتریکی، شیمی: نیروی برقرانی
مهندسی: نیروی برقرانی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: نیروی برقرانی [الکترونیک]کامپیوتر: windows meta file، فایلهای تصویری فشرده شده

[TahlilGaran] Persian Dictionary

EMF, the /ˌiː em ˈef/
abbreviation for the European Monetary Fund

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.