دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی excommunicable )

excommunicable

excommunicable adjective. [ɛkskǝ'mju:nɪkǝb(ǝ)l]

سزاوارتکفیریا اخراج

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» excommunicable
» excommunicate
» excommunication
» excommunicative
» excommunicator

English Dictionary

excommunicable adjective. [ɛkskǝ'mju:nɪkǝb(ǝ)l] L16.
[from EXCOMMUNICATE verb + -ABLE.]
Liable to be excommunicated; (of an offence) punishable by excommunication.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲