دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی expanding )

expanding

expanding ppl adjective. [ɪk'spandɪŋ, ɛk-]

گسترش دادن، افزایش یافتن

بسط یافتن، منبسط شدن، منبسط کردن، توسعه دادن، بسط دادن، پهن کردن، به تفصیل شرح دادن، مهندسی: توسعه دادن، حقوقی: توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» expanding
» expanding cement
» expanding economy
» expanding industry
» expanding ring clutch

English Dictionary

expanding ppl adjective. [ɪk'spandɪŋ, ɛk-] L18.
[formed as EXPANDED + -ING².]
That expands.
expanding bullet = DUMDUM. expanding universe the universe regarded as continually expanding, with the galaxies receding from one another.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲